وقتی لبخندهایت بی مهاباست
حتما دریا هوایت را دارد.
بی مهابا دوستت دارم.
امیر علی حافظ یک جز قرآن کریم
نفر اول در جشنواره مدارس تهران(کار تولیدی از محتوای دروس کتاب علوم با برنامه پاورپوینت
نگاهم سوی آسمان بود و نوازش نسیم ,خنکای صورتم
شب بود و اسرار دلم را باد؛ برد سوی ستاره ام
آهسته دیدم نگاه خیس ش را
تپش قلبم باز دویدن گرفت
خستگی را دنبال کرد ستاره از نگاهم
شب بوی حس عجیبی را داشت .لبانم ترانه می سرود و اشک سرازیر سوی رود
اشکها دریا دریا می رف ت وشاد از اینکه برکه نابود شد
من همچنان نگاهم سوی آسمان ستاره ای را دنبال می کرد
امشب خواب به دیدار ماه رفت و من منتظر در تماشای ستاره ای بودم بی نشان
گاهی زمان رنگ نگاه مرا درک نکرد
گاهی دلم رنگ خون شد
گاهی دلم تنگ شد
گاهی سپر بلا شدم
گاهی به رنگ بی رنگی شدم
گاهی بادرد نوشتم
گاهی نگاهم خیس شد
گاهی اسب سرگش در دریا شدم
گاهی آوازقناری را نشنیدم
گاهی خطا کردم..
...گاهی
..گاهی در تو معنا ندارد
من ...گاهی به توسر زدم....هر وقت به تو سر زدم گاهی هایم فراموش شد...
اگر خواستین محبت کنید و نظر بدین پایین هر نوشته روی کلمه نظر کلیک کنید (سمت چپ)اطلاعات خواسته شده را در کادر بنویسید البته می تونید اسم مستعاربنویسید و یا ایمیل ندین و..هر طور راحتین.
اگر وبلاگ دارین در صورت تمایل حتما درج کنید.می تونید پیاماتونو خصوصی هم ارسال کنید .بقیه مطالب وبلاگم بخونید ...متشکرم.
شعرهایم ناگهانی
گاه گاهی
از روی یک احساس با یک جرقه
می زند بر سر
می تایپم بر صفحه ، زود
می نویسم از درد، رنج ، مهربانی
تا زندگی هست باید بود
وقت رفتن شعرهای من یادگاری
می ماند بر صفحه
.....