حدیث کساء چیست؟
می گن بخونی حاجت می گیری. شفا می گیری. مگه چی توش می خونی؟
باید بعنوان کسی که اسممون شیعست بدونیم
مسأله خیلی حیاتیه
این حدیث شأن نزول آیه تطهیره:
"انما یرید الله لیذهب عنکم رجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا"
زمانی که اهل بیت عصمت و طهارت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) شامل:
حضرت محمد(ص) امیرالمومنین علی(ع) فاطمه زهرا(س) حسن(ع) و حسین(ع)
در زیر کساء نشته بودند
خداوند در آسمانها به عزت و جلالش سوگند یاد می کند که
همانا آسمان و زمین و خورشید و ماه و دریا و افلاک را نیافریدم جز به محبت این پنج تن
جبرئیل پرسید کدام پنج تن؟
خداوند این چنین معرفیشان نمود:
"هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها"
جبرئیل به اذن خداوند نازل شد و برای آنان تعریف کرد آنچه را که در آسمان رخ داده بود
و این آیه را نازل کرد:
" انما یرید الله لیذهب عنکم رجس اهل البت و یطهرکم تطهیرا"
نکات بسیار مهم:
اهل سنت می گوید این آیه در شان زنان رسول الله است.
دلیل روشن و کافی بر رد این ادعا:
اگر این چنین بود باید از ضمیر "کن" که جمع زنان است استفاده می شد و "عنکن" می آمد ولی "عنکم" آمده
"کم" ضمیری است که می تواند جمع مردان یا جمعی مخلوط از مردان و زنان باشد.
و نیز اگر این این ادعای کذب صحیح بود باید بجای "یطهرکم" از "یطهرکن" استفاده میشد به همان دلیل بالا.
این ادعا به روشنی کذب است، چرا که زنان پیامبر همه زن بودند و نه مخلوطی از زنان و مردان!!!
مسأله بسیار مهم دیگر نوع کلام خداوند است در معرفی این پنج تن:
" هم فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها"
خداوند فاطمه را در مرکزیت قرار داده و پیامبرش محمد را که برترین مخلوق هستیست نیز به فاطمه نسبت داده.
در روایاتی داریم خداوند همه هستی را بخاطر پیامبر آفرید
پیامبر را آفرید چون علی را آفرید
و علی را آفرید چون زهرا را آفرید.
پس بدین علت پیامبر به زهرا(س) ام ابیها می گفت چون واقعا منشأ خلقت پیامبر فاطمه بوده.
پس شاید به این دلایل و شاید به دلایل بسیاری دیگر که نمی دانیم خداوند فاطمه را در مرکز این جمع پر نور قرار داده
تمام عالم به محبت این پنج تن آفریده شدند و در این بین فاطمه مرکزیت دارد.
در وصف فاطمه زهرا سلام الله علیها تنها می توان گفت:
فاطمه، فاطمه است...
و فهم ما توان فهم فاطمه را ندارد...
یا فاطمة اشفعی لنا فی الجنه! فانک عند الله شأن من الشأن...
اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها...
بعدد ما احاط به علمک... یا الله
درد اینجاست که آنها که فاطمه را کشتند می دانستند که فاطمه که بود
می دانستند خشم خداوند در خشم فاطمه است و رضایت خداوند در رضای اوست
می دانستند حق با علیست و علی با حق
به جنگ با که رفتند جز "خدا"
به جنگ با خدا رفتند و نام خود را گذاشتن: خلیفة الله!!!!!!!!!!!
حالا اگه مسلمونی و شیعه
یا اگه اسم شیعه علی روته و هنوز اعتقاداتت برات مهمه
پس کوتاهی نکن
وحقایق بر حق تاریخی رو نشر بده
برای دوستات ایمیل کن یا هر راه دیگه...
چقدر دردناکه که اسممون شیعه زهرا و علیه
اما دانسته هامون در حداقل های ممکنه...
یا علی
زنان نباید مردان را به مشقت وادارند
قالَتْفاطمة الزهراء (سلام الله علیها): یا أبَا الحَسَن، إنّى لأسْتَحى مِنْ إلهى أنْ أکَلِّفَ نَفْسَکَ ما لا تَقْدِرُ عَلَیْهِ.
فرمود: خطاب به همسرش امیرالمؤمنین علىّ (علیه السلام) کرد و اظهار نمود: من از خداى خود شرم دارم که از تو چیزى را در خواست نمایم و تو توان تهیه آنرا نداشته باشى.
أمالى شیخ طوسى : ج 2، ص 228.
کاریکاتورهای خانه تکانی
کوه عقاب یزد (شهرستان تفت):
وه عقاب (عقاب کوه) یکی از دیدنیهای تفت، کوه عقاب (عقاب کوه) است. در نزدیکی شهرستان تفت و در فاصله 30 کیلومتری محور یزد به شیراز، کوه نسبتا مرتفع و منفردی قرار گرفته که تصویری شبیه به یک عقاب نشسته را تداعی میکند.
2- کوه تاریخی ارنان تفت کوه تاریخی ارنان شهرستان تفت یزد که به عنوان نخستین کوه استان در سال ? 78?در فهرست آثار ملی به ثبت رسید، از جمله جاذبههای تاریخی و طبیعی به شمار میرود. کوه ارنان در فاصله یکصد کیلومتری مرکز یزد قرار دارد و ارتفاع آن از دامنه ? 840? متر و محیط آن ? 25?کیلومتر است.سنگهای این کوه از جنس آهکی و گچی و از رسوبات دوران سوم زمین شناسی است. پوشش گیاهی آن بسیار متنوع ، متراکم و فشرده بوده و منبع تغذیه مناسبی برای حیوانات علف خوار و گوشتخوار است.در بررسی بعمل آمده از این کوه، ?27? قطعه سنگ به ابعاد مختلف که بر روی آنها نگارههایی حک شده کشف شدهاست. این نقوش شامل انواع مختلف بز کوهی،آهو،پرندگان، انسانهای سوار بر اسب ، الاغ و استر و تیر و کمان به دست و همچنین انسان برهنه نیزه به دست و گرز به دست است. در انبوه این نگارهها دو مورد نگارش با خطوط اسلامی وجود دارد که در یکی عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» و در دیگری دو نام «محمد» و «محمود» نقش بستهاست. این نگارهها در سال ? 1367? کشف شدهاست. دورترین تاریخی که میتوان برای این نگارهها تصور کرد عصر آهن یعنی ? 1500? سال قبل از میلاد است. اثر تاریخی سنگ نبشتهها و نقوش روی سنگ روستای«دره گازه» تفت نیز که در سال ? 79? درفهرست آثارملی به ثبت رسید از دیگر آثار چشم نواز این منطقهاست.در این منطقه، نقوش حیوانی و آیات قرآنی بر روی تعدادی از صخرههای رسوبی حجاری شدهاست.
1. پاموکل (ترکیه)
به زبان ترکی این نام یعنی: قلعه پنبه ای و به آسانی می توان فهمید که چرا چنین نامی به آن اطلاق شده است. همچنین این شگفتی طبیعی قسمتی از سایت شهر هایراپولیس (Hierapolis) در سوریه است و در طی قرنها این دو به دلیل نزدیکی یکی شده اند. در واقع برخی از مقبره های قدیمی در قبرستان شهر بخشی از منظره را تشکیل میدهد. این سایت دارای سنگهای تراورتن و چشمه های آب گرم است. سنگهای تراورتن ظاهری متحدالمرکز دارند و با رنگ سفید حریرگونه جلوه ای روحانی خلق کرده اند. چشمه های آب گرم در دهانه ها دارای رسوبات کربنات کلسیم هستند که موجب تشکیل سازه های خارق العاده با ظاهری ارگانیک شده اند.
2. برج یخی کوه اربس (قطب جنوب)
کوه اربس یکی از فعالترین آتشفشانهای زمین است. این کوه تقریبا 4 کیلومتر بالاتر از سطح زمین است و بخاطر دریاچه گدازه های مذاب واقع در دهانه آتشفشانی در قله، میان مجموعه های آتشفشانی مشهور است. بخار داغ آتشفشانی که از ترکها و شکافهای صخره های آتشفشانی بیرون می آید سیستم پیچیده ای از غارهای یخی در اطراف کوه خلق کرده است.
3. آبفشان فلای (نوادا، ایالات متحده)
منظره این آبفشان طوری به نظر می رسد که گویی از یک سیاره دیگر یا یک فیلم علمی تخیلی به زمین آورده شده است. آبفشان فلای یکی از پدیده های نادر است که در یک زمین شخصی واقع شده است. در سال 1916 مالکین زمین در جستجوی آب برای حاصلخیز کردن این زمین بیابانی بودند. آنها آب را یافتند و آن چشمه تا دهه ها جوشان بود. با این وجود مته ای که داخل ستون حفاری بود به ذخیره ای از آب برخورد که منجر به تشکیل چنین آبفشانی شد.
4. صخره های کاشا کاتووه تنت (نیومکزیکو، ایالات متحده)
کاشا کاتووه تنت در نیومکزیکو، جایی است که در آن صخره های قلمی فرسایش یافته ای وجود دارند که از گدازه های آتشفشانی طی شش میلیون سال تشکیل شده اند. درحالیکه صخره های تشکیل شده از نظر شکل مشابهند اما به لحاظ ارتفاع متفاوت هستند. اختلاف ارتفاع بین چند فوت تا 90 فوت وجود دارد.
5. دره ماه (آرژانتین)
دره ماه، دره ای دورافتاده در آرژانتین است. این دره با جرمهای زمین شناسی میخکوب شده که از فرسایش باد شکل گرفته و سنگهای ایستاده و تخته سنگهایی را موجب شده که مدورند و شبیه گلوله های مرمری هستند. زمین دره که روزی حاصلخیز بوده اکنون خشک است و دارای تعداد زیادی فسیل گیاه و جانور است که زیست شناسان علاقمند به دوره های تاریخی را به خود جلب کرده است.
6. دانکسیا لندفرم (چین)
این پدیده بی نظیر زمین شناسی که معروف به دانکسیا لندفرم است از برخی مناطق در چین قابل رویت است، مانند ژانگی در استان جانسو. دانکسیا که یعنی "ابر سرخ" بخشی از زمین است که از سنگهای ماسه ای قرمز رنگ تشکیل شده که در طی زمان به کوهها و صخره هایی عجیب تبدیل شده اند.
7. چشمه سحرآمیز در پارک ملی چاپادا دیامانتینا (برزیل)
چشمه سحرآمیز، واقع در پارک ملی چاپادا دیامانتینا، در 400 کیلومتری سالوادر، پایتخت ایالت باهیا قرار د ارد. این چشمه عمق 120فوتی دارد و آب آن آنقدر شفاف است که صخره ها و تنه های درختان قدیمی در کف آن قابل رویت است. هنگامیکه خورشید در سمت راست است نور از یک شکاف وارد میشود و انعکاسی آبی رنگ ایجاد می کند. دسترسی به این دریاچه به دلیل حفاظت محیطی و اکوسیستم نادر و خاصش بسیار محدود است.
8. جنگل سنگی (چین)
جنگل سنگی نمونه زیبایی از توپوگرافی انباشت سنگ آهک است. صخره های آن از سنگ آهک درست شده و توسط آبی که به سطح رخنه کرده شکل داده شده است. این آب همه چیز را در اطراف از میان برده به جز ستونها. این جنگل از دوران سلطنت مینگ بعنوان اولین شگفتی طبیعی جهان شناخته شد.
9. وولینگیان، هونان (چین)
منطقه هونان مملو از مناظر چشمگیر است و وولینگیان باشکوه یکی از بزرگترین جاذبه های آن است. این جاذبه طبیعی از بیش از 3000 لایه انباشتی سنگ آهک تشکیل شده است. در این مکان آبشارهای زیبا و بزرگترین غار آهکی آسیا قرار دارد.
10. سالرد اویونی (بولیوی)
سالرد، یک بیابان نمکی انبوه در میانه آلتیپلانو، یکی از مناظر تجسمی بولیوی است. این مکان؛ بیابان هموار و وسیعی است که نور خورشید را چنان منکس می کند که با آسمان اثر تقارنی ایجاد میکند. در بیابان چندین دریاچه با رنگهای غیر معمول وجود دارد که علت آن وجود رسوبات معدنی است.
مطالب مرتبط - سرگرمی
شعر کوچه از فریدون مشیری
.....................................
بی تو، مهتابشبی، باز از آن کوچه گذشتم،
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم،
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق دیوانه که بودم.
در نهانخانه جانم، گل یاد تو، درخشید
باغ صد خاطره خندید،
عطر صد خاطره پیچید:
یادم آمد که شبی باهم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.
تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت.
من همه، محو تماشای نگاهت.
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فروریخته در آب
شاخهها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم آید، تو به من گفتی:
ـ «از این عشق حذر کن!
لحظهای چند بر این آب نظر کن،
آب، آیینه عشق گذران است،
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است،
باش فردا، که دلت با دگران است!
تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن!»
با تو گفتم: «حذر از عشق!؟ - ندانم
سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم،
نتوانم!
روز اول، که دل من به تمنای تو پر زد،
چون کبوتر، لب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم، نه گسستم . . .»
باز گفتم که : «تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم، نتوانم!»
اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب، ناله تلخی زد و بگریخت . . .
اشک در چشم تو لرزید،
ماه بر عشق تو خندید!
یادم آید که: دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم.
نگسستم، نرمیدم.
رفت در ظلمت غم، آن شب و شبهای دگر هم،
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم،
نه کُنی دیگر از آن کوچه گذر هم . . .
بی تو، اما، به چه حالی من از آن کوچه گذشتم!