درست است که در یوگا، غرق شدن در ارتباطات جنسی نکوهیده است و کسی که عنان غریزه جنسی خود را در اختیار ندارد، یک یوگی کامل محسوب نمی شود، تا جایی که تبدیل شدن به یک سانیاسین که زندگی و اهل و عیال را رها کرده و در تجرد زندگی میکند، ارزش به شمار می رود.
برخی گمان میکنند که یوگا مخالف آزادی جنسی است و از نظر ارتباطات آزاد جنسی، حریم و چهارچوب اخلاقی محدود کننده ای دارد و از این نظر با دستورات دین اسلام موافق است؛ اما باید بگوییم این نگاه اندکی خوشبینانه است و با مبانی یوگا سازگار نیست. یوگا را نه در ادعای بعضی از پیروان و حتی مربیان که در کتابهای اصیل یوگا باید شناخت. از این رو لازم است مبانی یوگا چه میگوید و جهانبینی یوگا چه اقتضا میکند.
یوگا در باب مسائل جنسی از آیین تانترا تأثیر پذیرفته است. بدون شک یکی از علل ناشناخته ماندن تانترا و بی توجهی محققان ادیان هند به این آیین، نگاه انحصاری مکتب تانترا، به جسم انسان و غرایز جنسی آن است. این آیین که در قرن چهارم میلادی شروع و در قرن ششم تثبیت شد، در حقیقت آخرین ورق از کتاب آیین های معنوی هند است. از نگاه هندوها، معنویت در تاریخ سیر نزولی دارد (همچون اعتقادی که به ادوار جهانی و سیر تاریخ دارند) و آثار تانترا چون به عصر سقوط معنویت بشر مربوط است، دین عصر تاریکی نام گرفته است.( ادیان و مکاتب فلسفی هند، ج2، ص 710 به بعد)
در نگاه تانترا، چون انسان در عصر تاریکی، به گمراهیها و پلیدیها آلوده است و در لجنزار مادیات غوطهور، ناچار باید آزادی خود را در همین منجلاب جستوجو کند و بنای معنویت خویش را در همین گرداب بنا نهد؛ پس لازم است از نیروی شگفتانگیز غریزه جنسی که محرک عصر تاریکی است، استمداد جوید. هر چند در آیینهای باستانی هند، جسم انسان بزرگترین مانع صعود معنوی اوست، تانترا اهمیت جسم را در حد پرستش بالا می برد و آن را به معبد تبدیل میکند! به گونهای که آوردهاند:
بدون جسم نه تکاملی است و نه سعادتی ... اماکن متبرّکه در همینجا است ... هیچ محل زیارتی چون جسم خودم نیافتم.(همان، ص 711)
برخلاف آنچه مدّعیان یوگا میگویند، یوگا نه مکتبی روانمحور است و نه مکتبی روحگرا، بلکه مسلکی است « تن محور»؛ زیرا یوگا این مبنا را از آیین تانترا گرفته و بدنامی آیین تانترا از این نظر چنان شهره است که مثَل گردیده است. یوگای اصیل (که البته یوگای ایران هم نمیتواند مبانی متفاوتی از یوگای هند داشته باشد) از نظر تقوای جنسی با حریمهایی که اسلام بین زن و مرد مشخص نموده ناسازگار است
آمیزش عبادی جنسی از مراسمهای مهم عبادی تانترا است.( تاریخ جامع ادیان، ص 281) بهطوریکه درآثار مقدس تانترا گفته شده است:
یوگی، آزادی خویش را از همان کرداری که باعث میشود گروهی در جهنم بسوزند،به دست میآورد.(همان، ص 713)
رسیدن به وحدت، از راه آمیزش جنسی یکی از خطرناکترین روشهای ریاضت، مشهور به کندالینی یوگا است که در تانترا ابداع شده است. در منطق یوگا، بیشترین توجه به این جسم فیزیکی معطوف میشود و همه مطلوبها در همین جسم و نیروهای نهفته در آن جستوجو میگردد. بیدلیل نیست که بیش از هزار فن در یوگا صرف پرورش جسم و تربیت بدن میشود.
در اسلام، به جسم توجهی ویژه شده و به نظافت و پاکی و سلامت وشادابی بدن، بسیار سفارش شده است؛ همه اینها بر این مبنا است که بزرگان دین، جسم را مرکب روح میدانند و اصالت را برای روح انسان قائلند که نفخهای الهی و خلق ویژه خداوند است. جسم از این نظر که پایگاه روح و حامل آن میباشد، کرامت یافته است.
این ایده «همان کرداری که باعث میشود گروهی در جهنم بسوزند، یوگی آزادی خویش را از همان جا به دست میآورد» در منطق اسلام توهّمی بیش نیست. از نگاه اسلام، برای پرورش روح، دستوراتی همگانی ومشترک؛ عنوان اوامر ونواهی الهی تشریع شده است. اسلام نمی پذیرد که بیبندوباری جنسی برای برخی گناه و برای بعضی عامل رستگاری باشد.هر چند طبق متون اسلامی، ممکن است زمینه های ژنتیکی و بسترهای اجتماعی، باعث وجود گرایشهای مثبت یا منفی در ساحت روح انسان شود،روح همه انسانها برای تکامل و تعالی به دستهای از اعمال و رفتارها نیاز دارند که نیاز مشترک همگان است. بدون این دسته از اعمال که در حکم اصول و زیربنای پرورش روح است، گرایشهای فردی هر انسان، راه به کمال و سعادت نخواهد برد. این اعمال که «واجبات و محرمات» خوانده میشود، برآمده از خصوصیاتی فراگیر و مشترک در روح انسانهاست که باعث وضع دستهای از قوانین مشترک، برای سیر و تعالی روح گردیده است.
هر چند اصالت، مربوط به روح است، جسم و کالبد فیزیکی نیز از نگاه اسلام دارای تقدس است و از آنجا که محتوا و مظروف (روح)دارای شان ویژه ملکوتی و برخوردار از نفخة الهی است، ظرف و مَرکب روح هم باید پاک، الهی و مقدس باشد. منطقی نیست که ظرف از شأن ملکوتی تقدس، بیبهره باشد اما مظروف، خلق ویژة خداوند و دارای تقدس خاص در دستگاه خلقت باشد. با همین نگاه ملکوتی به جسم انسان است که دستورات متعددی درباره تغذیه، خواب، بهداشت، پوشش، طب و سلامت، در فقه اسلامی وارد شده و بر حفظ تقدّس جسم و طهارت آن گشته است. البته با وجود تمام آداب و سنتهایی که درباره پرورش جسم وارد شده، هیچگاه در متون دینی، نگاه مستقل و اصیل به پرورش جسم مادی معطوف نشده است.
درست است که در یوگا، غرق شدن در ارتباطات جنسی نکوهیده است و کسی که عنان غریزه جنسی خود را در اختیار ندارد، یک یوگی کامل محسوب نمی شود، تا جایی که تبدیل شدن به یک سانیاسین که زندگی و اهل و عیال را رها کرده و در تجرد زندگی میکند، ارزش به شمار می رود، (درخت یوگا، آینگار، سیدرضا جمالیان، انتشارات جمال الحق، ص 66) اما همینقدر که کسی بتواند از نظر جنسی ضبط نفس داشته باشد، اجازه دارد ضمن تسلط بر غریزه جنسی، ارتباط آزاد با دیگران داشته باشد، در یوگا چنین عملی مجاز است و محدودیتی ندارد؛ حتی اگر ارتباط با یک روسپی باشد!
جفت جنسی چه مرد باشد، چه زن، چیزی نیست که از آن استفاده کنند و سپس دور اندازند؛ بلکه موجودی است زنده که روحی انسانی دارد. این حتی در پیوند با روسپیان نیز درست است.(انرژی جنسی و یوگا، الیزابت هیچ، فرامرز جواهرینیا، انتشارات بدیهه، ص 71)
حتی اعمالی مانند خودارضایی که قبح آن در بسیاری از مکاتب بیان شده، در بعضی از منابع یوگا به جواز آن تصریح و گفته شده که اگر در زمان جوانی به صورت گاهگاهی انجام گیرد، منعی ندارد.(همان، ص 93)
نکته بسیار کلیدی در این باب آن است که هر چند در یوگا از عمل جنسی نوعی تقدیس به عمل آمده و از دست دادن منی را زیانبار میشمارند،( همان، ص8 و ص 163) در منابع اصلی یوگا هیچ تصریحی بر این که تقدس این عمل حتماً در آمیزش با همسر محدود می شود، نیامده، بلکه در یوگا مهم این است که این عمل را بتوان با نوعی مراقبه همراه نمود که بتوان به تعالی معنوی پرداخت.
در اسلام، به جسم توجهی ویژه شده و به نظافت و پاکی و سلامت و شادابی بدن، بسیار سفارش شده است؛ همة اینها بر این مبنا است که بزرگان دین، جسم را مرکب روح میدانند و اصالت را برای روح انسان قائلند که نفخهای الهی و خلق ویژه خداوند است. جسم از این نظر که پایگاه روح و حامل آن میباشد، کرامت یافته است
جواز اعمال جنسی یوگا از یادگارهای تانترا است؛ از اینرو، به گفته پدر یوگای ایران «یوگا قسمتی از تانترا است».(گنجینه اسرار یوگا، ص 232) وی به این دلیل که این بخش از یوگا با مبانی دینی ما سازگاری ندارد و ممکن است باعث بدبینی مردم به یوگا شود، در نهایت فقط به یک توصیه بسنده میکند که این بخش از یوگا را می توانید نپذیرید و آن را با نگاه نقّادانه بخوانید: «کتاب هاتا یوگا، پرادیپیکا را که در آن آمده، اعمال جنسی جزء تانتریک و یوگا هم قسمتی از تانترا است، با نگاه منتقدانه و ذهن نقادانه بخوانید».( همان، ص 233)
برخلاف آنچه مدّعیان یوگا میگویند، یوگا نه مکتبی روانمحور است و نه مکتبی روحگرا، بلکه مسلکی است «تن محور»؛ زیرا یوگا این مبنا را از آیین تانترا گرفته و بدنامی آیین تانترا از این نظر چنان شهره است که مثَل گردیده است. یوگای اصیل (که البته یوگای ایران هم نمیتواند مبانی متفاوتی از یوگای هند داشته باشد) از نظر تقوای جنسی با حریمهایی که اسلام بین زن و مرد مشخص نموده ناسازگار است.
حمزه شریفی دوست
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان